• 1404/01/03 - 06:04
  • - تعداد بازدید: 50
  • - تعداد بازدیدکننده: 48
  • زمان مطالعه : 10 دقیقه
آینده‌ای که با تاسیس دانشکده علوم قرآنی مشهد رقم خورد؛

مصاحبه با نابغه ریاضی که همنشینی با قرآن را برگزید.

طاهره رجائی بانویی با نبوغ سرشار ریاضی در اولین سال تاسیس دانشکده علوم قرآنی مشهد آینده خود را با همنشینی و کسب علم در حوزه قرآن رقم زد.

خبرگزاری رضوی - آزیتا ذکاء؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد رجائی معروف به رجائی‌شاهرودی دارای ده فرزند است که همه آنها به درجات عالیه علمی رسیده‌اند. شش فرزند او دارای مدرک دکتری و دو فرزند دیگر با مدارک کاردانی و کارشناسی  هستند؛ دو فرزند دیگر او نیز حرفه هنر را پیش گرفته و دنبال علایق خود رفته‌اند.
طاهره رجائی فرزند هفتم این استاد پیشکسوت حوزه‌های علمیه مشهد از نبوغ سرشار ریاضی و فیزیک برخوردار است که تمامی خواهر و برادرانش را سر ذوق آورده و آینده درخشانی را در او می‌دیدند، اما پدر و مادر، طاهره را در انتخاب آینده‌اش آزاد گذاشتند.
او سال ۱۳۸۰ حسب استعداد و علاقه‌اش، رشته ریاضی را در دانشگاه فردوسی قبول شد و در همین سال دانشکده علوم قرآنی مشهد راه‌اندازی و اقدام به پذیرش دانشجو کرد، طاهره با تاسیس این دانشکده به استعداد و تحصیل در بهترین دانشگاه مشهد پشت کرده و به همنشینی با قرآن روی آورد و آینده‌اش را در این مسیر رقم زد.
ماه مبارک رمضان فرصتی شد تا به سراغ این بانوی برجسته قرآنی مشهدالرضا(ع) برویم که تحصیل تا مقطع دکتری را در رشته‌های مختلف تفسیر، فنون قرائت و کتابت قرآن کریم، علوم قرآن و حدیث با معدل‌های بالا سپری کرده است.
مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

مشهد به یمن وجود امام رضا(ع) مهد پرورش شخصیت‌های قرآنی است. آیا می‌توان این کهن‌مثبت را دلیلی برای موفقیت‌های خانم رجائی در عرصه قرآنی و تحصیل تا مقطع دکتری دانست؟
فضای معنوی مشهد، به‌ویژه به‌دلیل وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع)، تأثیر شگرفی بر روحیه علمی، فرهنگی و اجتماعی افراد دارد. حضور در این محیط روحانی الهام‌بخش است و باعث می‌شود که افراد با جدّیت بیشتر به یادگیری و آموزش بپردازند. من هم از کلاس‌های قرآن حرم مطهر بهره‌مند شده بودم، اما دلیل دیگری هم برای ورود من به عرصه قرآن و تحصیل تا دکتری وجود داشت و آن هم افتتاح دانشکده علوم قرآنی مشهد بود.

چه جالب! قبل تاسیس دانشکده علوم قرآنی تصمیم شما برای تحصیل در چه رشته‌ای بود؟
در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمدم. پدرم حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد رجائی استاد حوزه علمیه هستند و تا هفت پشت آنها نیز مفتخر به پوشش لباس روحانیت بودند. خواهرانم در دبیرستان معارف و در دانشگاه فقه و فلسفه خواندند. من خلاف همه در دبیرستان به دنبال علاقه خودم ریاضیات رفتم‌ و رشته ریاضی فیزیک خواندم. در کنکور ریاضی محض نیز دانشگاه فردوسی، رشته مورد علاقه‌ام قبول شدم. در همان سال دانشکده علوم قرآنی مشهد تأسیس شد و از میان تمام گروه‌های انسانی، تجربی و ریاضی دانشجو می‌پذیرفت. من هم در آزمون این دانشکده شرکت کرده و قبول شدم. همه اطرافیان برای ریاضی آینده خوبی را برایم در نظر گرفته بودند و تشویق می‌کردند که ریاضی را بروم، بجز پدر بزرگوارم و مادر مرحومه‌ام که من را در انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه آزاد گذاشتند.



و شما دانشکده علوم قرآنی را انتخاب کردید...
دقیقا. خیلی فکر کردم با خودم گفتم در ریاضیات فقط حل مسائل آن، مرا ذوق‌زده می‌کند، اما قرآن کتاب زندگی ما بچه شیعه‌هاست و بنابراین سمت قرآن رفتم.

علاقه و هوش شما به ریاضی را نمی‌توان نادیده گرفت. بفرمایید چه انگیزه‌ای شما را شاگرد اول در دوران تحصیل می‌کرد؟
عربیم خوب بود و در دوران تحصیل بیشتر با دروس عربی در ارتباط بودم، الحمدالله توانستم تمام مقاطع را شاگرد اول کلاس شوم به جزء مقطع دکتری که تازه ازدواج و صاحب‌فرزندی شده بودم که این مقطع را شاگرد دوم کلاس شدم.
دیپلم ریاضی را با معدل ۱۸:۵۳، کارشناسی را در رشته «فنون قرائت، تلاوت و کتابت قرآن‌مجید» با معدل ۱۹:۴، کارشناسی‌ارشد را در رشته «علوم قرآن و حدیث» با معدل ۱۸:۵۳ و دکتری را در رشته «تفسیر تطلبقی» با معدل ۱۷:۷۵ طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ سپری کردم.

تحصیل تا مقطع دکتری با رشته‌های مختلف و معدل‌های بالا جای تحسین دارد. تحصیل در رشته‌های فنون قرائت و کتابت قران کریم، علوم قرآن و حدیث و تفسیر با چه انگیزه‌ای همراه بوده و چه اشتراکی بین رشته‌ها وجود دارد که شما به تحصیل آنها روی آورده‌اید؟
قرآن برنامه زندگی ما مسلمان‌هاست. وظیفه ما عمل به آن است تا به آن رشد معنوی و سعادت واقعی که خدای‌متعال برای ما در نظر گرفته، برسیم. به نظر من قرائت سطح پایینی هست، علوم قرآنی سطح بعدیش است و تفسیر و مفاهیم سطح بالای درک قرآن می‌باشد. یعنی آدم قرائت و علوم قرآنی را یاد بگیرد کافی نیست، باید تفسیر را نیز یاد بگیرد تا درکی از آیات قرآن داشته باشد. 
متاسفانه بعضی از دوستان دکترای علوم قرآنی یا تفسیر دارند اما قرائت‌شان خوب نیست، اما خداوندمتعال این توفیق را به من داده که قرائت را هم در کنار علوم‌قرآنی و تفسیر یاد بگیرم.

اگر به ۲۰ سال قبل برگردید باز هم رشته‌های قرآنی را تا مقطع دکتری ادامه خواهید داد؟
این یک سؤال زیبا و پر از تأمل است! چرا که این رشته نه تنها از جنبه علمی بلکه از لحاظ معنوی نیز زندگی افراد را غنی می‌کند.
امروز با تجربیاتی که به‌ دست آورده‌ام، دریافتم رویکردها یا روش‌های جدیدی برای یادگیری و تدریس می‌توان اتخاذ کرد یا حتی به حوزه‌های میان‌رشته‌ای مثل روان‌شناسی، جامعه‌شناسی یا هنر قرآنی نیز توجه بیشتری نشان داد.



به عبارت عامیانه دهه شصتی‌ها نسل سوخته‌اند، با وجود شخصیت فرهیخته‌ای همچون شما باید گفت این نسل نه‌تنها نسل سوخته نیستند، بلکه موفقیت‌های علمی را با درج نمرات بالا سپری می‌کنند. نظر شما در این‌باره چیست؟
برداشت "نسل سوخته" برای دهه شصتی‌ها، اگرچه به دلایل اقتصادی، اجتماعی و شرایط دشوار دوران کودکی و جوانی آنها مطرح شده، اما واقعیت‌های زندگی بسیاری از این افراد نشان می‌دهد که این دیدگاه کاملاً دقیق نیست. این نسل در شرایطی پرورش یافت که با چالش‌های بزرگی همراه بود؛ از جنگ تحمیلی گرفته تا بحران‌های اقتصادی و کمبود فرصت‌های آموزشی. اما در عین حال، همین سختی‌ها باعث شد که توانمندی‌ها، پشتکار و انعطاف‌پذیری آنها به مراتب تقویت شود.
دهه شصتی‌ها بسیاری از موفقیت‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی را رقم زده‌اند و در بسیاری از حوزه‌ها نقش‌آفرینی برجسته‌ای داشته‌اند. تلاش‌های بی‌وقفه آنها نشان می‌دهد که با وجود محدودیت‌ها و چالش‌ها، می‌توانند مسیر موفقیت را پیدا کرده و پیشرفت کنند.
این نسل نمونه‌ای از افرادی است که از سختی‌ها درس گرفته و آنها را به انگیزه‌ای برای رشد تبدیل کرده‌اند.

اکنون که مادر سه فرزند هستید چه برکاتی از قرآن را در زندگی مشترک خود و وظیفه همسری و مادری خود دیده‌اید؟
قرآن، به‌عنوان کتابی راهنما و مملو از حکمت، می‌تواند بر جنبه‌های مختلف زندگی خانوادگی تأثیرگذار باشد و بعد جدیدی از معنا و آرامش را به مسئولیت‌های همسری و مادری اضافه کند. اگر از دیدگاه یک مادر و همسر به آن نگاه کنیم، برکات مختلفی در زندگی روزمره قابل‌مشاهده است:
۱. آرامش و صبر: آموزه‌های قرآنی درباره صبر و توکل به خداوند، به مادران و همسران کمک می‌کند که با چالش‌های روزمره زندگی خانوادگی با آرامش بیشتری برخورد کنند. برای مثال، داستان حضرت مریم(س) می‌تواند الگویی از صبر و استقامت در برابر سختی‌ها باشد.
۲. تعلیم و تربیت فرزندان: تربیت فرزندان بر اساس آموزه‌های قرآنی، پایه‌ای محکم برای رشد اخلاقی، معنوی و اجتماعی آنها فراهم می‌آورد. مثلاً، آیاتی مانند "وقولوا للنّاس حسْنًا" (با مردم به نیکی سخن بگویید) می‌تواند در یادگیری اخلاق و رفتار فرزندان بسیار مؤثر باشد.
۳. ایجاد ارتباطات عاطفی عمیق‌تر: وقتی همسران آموزه‌های قرآنی را به عنوان اصول زندگی مشترک به کار می‌گیرند، احترام، محبت و مشارکت در زندگی زناشویی تقویت می‌شود.
۴. هدایت در تصمیم‌گیری‌ها: قرآن، با ارائه اصول و ارزش‌ها، می‌تواند راهنمایی برای تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی باشد. مثلاً تأکید بر شکرگزاری و قناعت می‌تواند از تنش‌های مالی یا مادی بکاهد.
۵. استواری در سختی‌ها: قرآن مملو از آیاتی است که نشان‌دهنده آزمون‌ها و چالش‌هایی است که انسان با آنها مواجه می‌شود. زنانی مانند حضرت آسیه(س) که در محیطی پر از ظلم و بی‌عدالتی زندگی می‌کردند، با ایمان و استقامت الهام‌بخش ما هستند. این داستان‌ها به مادران و همسران می‌آموزد که چگونه در برابر چالش‌های زندگی خانوادگی استوار بمانند.
۶. نقش الگوسازی: مادران می‌توانند با بهره‌گیری از داستان‌های قرآنی، الگویی از اخلاق، ایمان و بخشش برای فرزندان خود ایجاد کنند. به عنوان مثال، داستان حضرت هاجر(س) نمادی از توکل به خدا و تلاش برای آینده‌ای بهتر است.
۷. تقویت رابطه خانوادگی: اصولی مانند همفکری، مشورت و مدارا که در قرآن به آنها اشاره شده است، به خانواده‌ها کمک می‌کند تا روابط خود را مستحکم‌تر کنند. این اصول می‌توانند به حل اختلافات و ایجاد همدلی بین اعضای خانواده کمک کنند.
۸. ارزش تعلیم و تربیت: مادران و همسران می‌توانند از آموزه‌های قرآنی برای آموزش ارزش‌های اخلاقی مانند صداقت، عدالت و بخشش به فرزندان خود استفاده کنند. این کار می‌تواند نقش مهمی در ایجاد جامعه‌ای متعهدتر و بهتر ایفا کند.
۹. ایجاد حس معنویت روزمره: قرائت و تفکر در قرآن، حتی در لحظات کوتاه، می‌تواند زندگی روزمره را با یاد خدا و معنویت عمیق‌تری همراه کند، که این خود منبع آرامش و انرژی برای مادری و همسری است.



سوالات مصاحبه خود را نیز با بارگاه منور امام هشتم(ع) به‌ پایان می‌برم. الان که به حرم برای تدریس می‌روید چه احساس متفاوتی نسبت به تدریس در دیگر مراکز علمی دارید؟
فضای معنوی مشهد، به‌ویژه به‌دلیل وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع)، تأثیر شگرفی بر روحیه علمی، فرهنگی و اجتماعی افراد دارد. حضور در این محیط روحانی الهام‌بخش است و باعث می‌شود که افراد با جدیت بیشتر به یادگیری و آموزش بپردازند. 
حرم مطهر امام رضا(ع) نه تنها مکانی برای عبادت و آرامش روح است، بلکه بستری برای رشد فکری و علمی نیز به شمار می‌آید. تدریس در چنین محیطی قطعاً حس ویژه‌ای دارد؛ احساس مسئولیت بیشتری برای انتقال دانش ایجاد می‌شود، چرا که فضای معنوی حرم تشویق می‌کند تا به اصول اخلاقی و معرفتی همراه با علم توجه بیشتری شود.
تفاوت عمده‌ای که می‌توان حس کرد، شاید در انرژی معنوی و حس ارتباط عمیق‌تر با ارزش‌های انسانی و الهی باشد. این امر نه تنها بر کیفیت تدریس، بلکه بر تعامل با افراد نیز تأثیر مثبت می‌گذارد.
توفیق دارم از سال ۱۳۸۷ با اداره دارالقرآن‌الکریم حرم مطهر رضوی همکاری کنم و علاوه بر اینکه پاسخگوی سوالات قرآنی زائر و مجاور باشم به تدریس نهج‌البلاغه و تدبّر در قرآن نیز مشغول شوم‌. از سال ۱۴۰۱ هم با اداره مراسمات در خصوص منبرهای بانوان همکاری دارم.

  • گروه خبری : گروه های محتوا
  • کد خبر : 2017
کلمات کلیدی
مدیر سایت مشهد
خبرنگار

مدیر سایت مشهد