• 1404/09/03 - 09:50
  • - تعداد بازدید: 7
  • - تعداد بازدیدکننده: 7
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

حضرت زهرا(س)؛ شهیده‌ راه مبارزه با نفاق

حضرت زهرا سلام‌الله علیها شهیده‌ راه مبارزه با نفاق بودند که با سخنان و موضع‌گیری‌های صریح و در نهایت با خون خود، روشن‌گری فرموده و سردمداران جبهه باطل و نفاق را رسوا کردند. ایشان پس از وفات پیامبر(ص)، نقش بی‌بدیلی در مقابله با این جریان ایفا کرد.

پدیده نفاق در تاریخ اسلام، به‌ویژه در دوره حیات پیامبر اکرم(ص) و پس از وفات آن حضرت، امری غیر قابل انکار است. قرآن کریم در آیات متعددی، نفاق و منافقان را نه تنها موضوعی مهم بلکه خطری جدی برای جامعه اسلامی معرفی کرده است تا جایی که منافقان را دشمنان سرسخت پیامبر(ص) و دین اسلام برشمرده و از فعالیت‌های آنان بر حذر می‌دارد. مهدی زره‌ساز، پژوهشگر دینی و استاد مدعو دانشکده علوم قرآنی مشهد یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌‌رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛

منافق در یک تعریف کلی به کسی گفته می‌شود که در باطن خویش به حقانیت پیامبر(ص) ایمان نیاورده و همچنان به عقاید باطل باور دارد، اما طوری ظاهر می‌شود که در نظر افراد یکی از مسلمانان به شمار ‌رود. منافق کسی است که ظاهر او نمایان‌گر باطن او نیست، ظاهر او نشان از اسلام و ایمان دارد، اما باطن او سرشار از کفر و استکبار است. بر همین اساس، نفاق بر پایه دروغ و کذب استوار است، زیرا منافق آنچه را از خود به نمایش می‌گذارد که حقیقت ندارد و به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند:

«وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَکاذِبُون‏» (منافقون:۱) منافق در ظاهر خود را معتقد به اسلام نشان می‌دهد. به حقانیت رسالت خاتم‌الانبیاء(ص) شهادت می‌دهد و در ظاهر به تمامی مناسک دینی پایبند است. سبک زندگی ظاهری او مانند دیگر مسلمانان حقیقی است، اما در باطن اسلام را نپذیرفته و در درون خود نسبت به پذیرش حقّ استکبار دارد. پدیده نفاق همان پدیده نفوذ است که دشمن اهداف خود را در پوشش افراد خودی پیش می‌برد.

 در دوره پیامبر اکرم(ص) جریان نفاق به‌صورت خیلی پنهانی، اما فعال و سازمان‌یافته وجود داشت و پس از وفات آن حضرت نیز نه تنها کاهش نیافت، بلکه شدت و گستره آن بیشتر شد. حضرت زهرا(س) در خطبه‌ تاریخی‌ خویش، با اشاره به این پدیده، نفاق را همچون خارهای گیاهی خشن و تیز توصیف می‌کند و می‌فرمایند: «فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دَارَ أَنْبِیَائِهِ، وَ مَأْوَى أَصْفِیَائِهِ، ظَهَرَ فِیکُمْ حَسِیکَةُ النِّفَاق» (بحارالأنوار، ج۲۹، ص۲۲۵). این سخن نشان می‌دهد که نفاق پس از وفات پیامبر(ص) همچون خارهای بی‌رحم بر جامعه ظاهر شد و فعالیت منافقان در مسیر اهداف شوم خود بروز بیشتری پیدا کرد.

منافقان با هدف سردمداری بر دیگر مسلمانان به ظاهر ایمان آوردند و خود را مانند دیگر مسلمانان نشان می‌دادند اما در دوره زندگانی خاتم‌الانبیاء(ص) قدرت و جرأت این را نداشتند که هدف خویش را عملی کنند، لذا بعد از وفات نبی مکرم(ص) فعالیت گسترده خویش را علنی کرده و در پی غصب خلافت مولا علی(ع) بر‌آمدند، اما چنین کاری باید ظاهری شرعی و مقبول نزد مسلمانان داشته باشد، زیرا منافقان در نظر مردم عادی از جمله افراد با سابقه در اسلام به شمار می‌رفتند و شخصیت اصلی منافقان نزد اکثر مسلمانان ناشناخته بود، بنابراین جریان نفاق برای پیشبرد اهداف خود باید طوری عمل کند که نزد جامعه‌ مسلمانان مقبولیت داشته باشد، لذا همانطور که از ابتدا با اظهار دروغین اسلام در جرگه مسلمانان وارد شدند، بعد از وفات نبی مکرم(ص) نیز با جعل احادیث و دادن نسبت‌های دروغین به پیامبر(ص)، سعی داشتند هم وجهه قابل قبولی از خود در جامعه داشته باشند و هم به اهداف شوم خود برسند. 

سردمداران نفاق سعی داشتند که سردمدار تمام مسلمانان شوند و در جایگاه خلافت پیامبر اکرم(ص) تکیه زنند. برای رسیدن به این هدف، دست به جعل حدیث زده و چنین به پیامبر(ص) نسبت دادند که خلافت و نبوت در یک خانواده جمع نمی‌شود و در همین راستا، حدیث دیگری جعل کرده و تمام ما ترک پیامبر(ص) را صدقه معرفی کردند و از لزوم تقسیم این اموال بین مسلمانان سخن گفتند تا بدین وسیله برای اخراج کارگزاران حضرت زهرا(س) و غصب باغ فدک، وجهه شرعی و قابل قبول نزد مسلمانان داشته باشند. 

پر واضح است فعالیت‌های منافقان و جعل احادیث توسط آن‌ها، در حکم مقابله با هدایت و برنامه‌های الهی است که تمام مسیرهای هدایت را به انحراف می‌کشاند و اسلام را دچار تزلزل می‌کند، لذا خداوند متعال و نمایندگاه راستین او، با این جریان به مبارزه می‌پردازند، اما مبارزه با جریان نفاق روش خاص خود را می‌طلبد و هر قدر این جریان پیچیده‌تر باشد، نیاز است که دستگاه حق بیشتر هزینه کند تا مسیر هدایت به انحراف کشیده نشود.

مبارزه با جریان نفاق، راه‌کارهای خاص خود را می‌طلبد. مبارزه نظامی و مسلحانه در مقابل این جریان، نتیجه‌ای مؤثر ندارد، بلکه ممکن است پایگاه اجتماعی آن را تقویت کند و فتنه‌ها را دوچندان سازد، بنابراین، بهترین راه مقابله، روش‌های فرهنگی، تبلیغی و آشکارسازی دروغ‌ها و تبیین حقیقت است. دستگاه حق باید به صورتی هوشمندانه و حساب‌شده، در مقابل دروغ و تزویر جریان نفاق ایستادگی کند و با افشای دروغ‌های آنها، مسیر را برای هدایت و راهنمایی جامعه هموار سازد. حضرت زهرا(س)  پس از وفات پیامبر(ص)، نقش بی‌بدیلی در مقابله با این جریان ایفا کرد. ایشان به‌عنوان بانوی بزرگ اسلام، در برابر جریان‌های نفاق و غاصبان خلافت، مواضع شجاعانه و روشنگرانه‌ای اتخاذ کردند و باید گفت رسواسازی جریان نفاق تنها از عهده‌ کسی مانند حضرت زهرا سلام‌الله علیها برمی‌آمد که قداست و عظمت شأن والایش نزد تمام مسلمانان غیر قابل انکار بود، زیرا پیامبر اکرم(ص) در شأن ایشان احادیثی فرمودند که تا به امروز همه‌ مسلمانان از شیعه و سنی به صحت و تواتر آن‌ها اذعان دارند و تعابیری مانند اینکه فاطمه پاره‌ تن من است، خداوند به غضب فاطمه غضبناک و به رضایت او راضی می‌شود، اذیت و آزار فاطمه اذیت و آزار رسول(ص) است و فاطمه سرور تمامی زنان بهشتی است، همگی عباراتی است که مسلمانان مکرّ از پیامبر اکرم(ص) شنیده بودند.

حضرت زهرا(س) با چنین جایگاه والایی، به مبارزه به جریان نفاق پرداختند. ایشان در مسجد خطبه خوانده و دروغ و جعلی بودن احادیث مورد ادعای منافقان را با عرضه‌ مضمون آن‌ها بر قرآن به اثبات رساندند. در موقعیت‌های مختلف احساس نارضایتی و غضب خویش را از منافقان و غاصبان خلافت اظهار داشتند. این مبارزه بدانجا رسید که منافقان، حرمت‌شکنی کرده و قداست حضرت زهرا سلام‌الله علیها را نادیده گرفتند و به مقابله‌ مستقیم با ایشان پرداخته و در نهایت با وارد کردن صدمات بر حضرت زهرا سلام‌الله علیها منجر به شهادت ایشان شدند.

جنایت جریان نفاق در حق یگانه یادگار پیامبر اکرم(ص) چهره پلیدشان را آشکار کرد و حضرت فاطمه(س) با وصیت خود به حضرت امیرالمؤمنین(ع) که شبانه غسل داده شده و در سیاهی شب دفن شوند، نفاق غاصبان خلافت را برای همگان در طول تاریخ آشکار فرمودند و باطن تاریک جریان نفاق را عیان کرده و آنان را رسوا ساختند. آری حضرت زهرا سلام‌الله علیها شهیده‌ راه مبارزه با نفاق بودند که با سخنان و موضع‌گیری‌های صریح و در نهایت با خون خود، روشن‌گری فرموده و سردمداران جبهه باطل و نفاق را رسوا کردند.

امروزه برپایی عزای فاطمیه، کوچک‌ترین وظیفه ما در ادای دین به مقام والای صدیقه کبری است. این مراسم، نمادی است از وفاداری و پیروی از راه و روش آن بانوی بزرگ و فرصتی است برای تبیین فعالیت‌ها و مبارزات حضرت زهرا سلام‌الله علیها در مقابله با منافقان و مستکبران. 

  • گروه خبری : گروه های محتوا
  • کد خبر : 3273
کلمات کلیدی
مدیر سایت مشهد
خبرنگار

مدیر سایت مشهد

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید