«الساعة» و هفت نکته درباره قیام امام زمان(عج)
نکاتی در خصوص قیام امام زمان(عج) وجود دارد، از جمله آنکه زمان ظهور را فقط خدا میداند، بنابراین هرکس وقت تعیین کند دروغگو است و دیگر اینکه ظهور امام زمان(ع) بغتةً (یکباره و ناگهانی) خواهد بود.

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، دکتر محسن رجبی قدسی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآنی مشهد در یادداشتی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر(عج) بیان کرد: انتظار فرج یعنی آمادهسازی خود و بیصبری کردن و عجله کردن جزو چیزهایی است که ممنوع است. در روایتی آمده است که «انّ الله لایعجل لعجلة العباد»؛ اگر شما عجله میکنی و شتابزدگی به خرج میدهی، معنایش این نیست که حالا خدا هم تابع عجل شما تصمیم بگیرد و عجله کند، نه، هر چیزی قراری دارد، وقت معین و حکمتی دارد و براساس آن حکمت انجام میگیرد». هفت نکته درباره قیام امام زمان(عج) عنوان میشود که در ادامه میخوانیم:
۱. الساعة، دوره ظهور قائم آل محمّد
در برخی تفاسیر، دو اصطلاح قرآنی «السّاعة» و «القیامة» به یک معنا گرفته شدهاند، در حالی که بر اساس احادیث اهل بیت(ع)، «السّاعة» قبل از قیامت به وقوع خواهد پیوست و منظور از آن دوره ظهور امام زمان(عج) است.
- امام صادق(ع) منظور از «حتّىٰ اذا رأوْا ما یوعدون» (تا ببینند آنچه وعده داده شدهاند) در آیۀ ۷۵ سورۀ مریم: «قل: من کان فی الضّلالة فلیمدد له الرّحمان مدّا حتّىٰ اذا رأوْا ما یوعدون امّا العذاب و امّا السّاعة» را ظهور قائم[ع] دانستهاند: «فهو خروج الْقائم و هو السّاعة...».
- علی بن ابراهیم قمی، مفسر و محدث سده سوم هجری آورده است: «و روی أیضاً فی قوْله اقْتربت السّاعة قال: خروج الْقائم(ع)».
- در تفسیر نمونه تألیف آیتالله مکارم شیرازی و همکارانشان ذیل آیه ۴۲ سورۀ نازعات: «یسئلونک عن السّاعة ایّان مرساها» آمده است: «کلمه ساعت به معنى زمان پایان دنیا نیز آمده است، ولى غالباً و به عقیده بعضى همواره در قرآن مجید به معنى قیام قیامت است».
۲. زمان ظهور را فقط خدا میداند، بنابراین هرکس وقت تعیین کند دروغگو است
- «الیه یرّد علم السّاعة» (فصّلت،۴۷)؛ آگاهى و دانش به ساعة [و اینکه چه زمانى برپا مىشود و چه خواهد شد] فقط ویژه اوست.
- «یسئلک النّاس عن السّاعة قل: انّما علمها عند الله وما یدریک لعلّ السّاعة تکون قریبًا» (احزاب،۶۳)؛ مردم از تو درباره ساعة مىپرسند، بگو: «علم آن فقط نزد خداست» و چه مىدانى؟ شاید ساعة نزدیک باشد.
- امام باقر(ع) در جواب سؤال فضیل بن یسار که آیا براى زمان ظهور وقت معینی هست؟ فرمود: «کذب الوقّاتون، کذب الوقّاتون، کذب الوقّاتون»؛ وقتگذاران دروغ میگویند، وقتگذاران دروغ میگویند، وقتگذاران دروغ میگویند.
- مفضّل از امام صادق(ع) پرسید: «آیا مأموریت مهدى منتظر وقت معینى دارد که باید مردم بدانند کى خواهد بود؟ فرمود: حاشا که خداوند وقت ظهور او را طورى معین کند که شیعیان ما آن را بدانند. گفتم: سرور من چرا؟ فرمود: زیرا وقت ظهور او همان ساعتى است که خداوند میفرماید: یسئلونک عن السّاعة أیّان مرساها قل: انّما علمها عند ربّی لا یجلّیها لوقتها الّا هو ثقلت فی السّماوات و الأرض [اعراف،۱۸۷]. و نیز این همان ساعتى است که خدا فرموده: یسئلونک عن السّاعة ایّان مرساها [نازعات،۴۲] و هم فرموده: عنده علم السّاعة [لقمان،۳۴؛ زخرف،۸۵] یعنى: علم آن وقت فقط در نزد خداست و در آیه دیگر فرمود: فهل ینظرون الّا السّاعة ان تأْتیهم بغتةً فقد جاء اشراطها [قتال/محمّد: ۱۸] و نیز فرمود: اقتربت السّاعة و انشقّ القمر [قمر،۱] و فرمود: ما یدریک لعلّ السّاعة تکون قریباً . یستعجل بها الّذین لا یؤْمنون بها و الّذین آمنوا مشفقون منها و یعلمون انّها الحقّ ألا انّ الّذین یمارون فی السّاعة لفی ضلالٍ بعیدٍ [شورا، ۱۷-۱۸]. گفتم: معنى «یمارون» چیست؟ امام فرمود: یعنى مردم میگویند قائم چه زمانی متولد شده و چه کسى او را دیده و حالا کجاست و چه وقت آشکار مىشود؟ اینها همه عجله در امر خدا و شک در قضاى الهى و دخالت در قدرت اوست و اینان کسانى هستند که در دنیا زیان مىبرند و به عنوان کافر [طغیانگر] فرجام بدی خواهند داشت و بدترین جایگاه برای آنان است. گفتم: آیا وقتى براى ظهور تعیین نشده است؟ فرمود: اى مفضّل! نه من وقتى بر آن معین میکنم و نه وقتى براى آن تعیین شده است! هر کس براى ظهور مهدى ما وقت تعیین کند، خود را در علم خداوند شریک دانسته و (به ناحق) ادّعا کرده که توانسته است بر اسرار خدا آگاهى یابد!... .
- عبدالرحمان بن کثیر نزد امام صادق(ع) نشسته بود که مهزم وارد شد و عرض کرد: «جعلت فداک أخبرنی عن هذا الأمر الّذی ننتظر متىٰ هو؟ فقال: یا مهزم کذب الوقّاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلّمون»؛ قربانت شوم، به من خبر دهید: این امرى که در انتظارش هستیم کى واقع مىشود؟ فرمود: اى مهزم، وقتگذاران دروغ میگویند، شتابکنندگان برای فرج هلاک میشوند و تسلیمشوندگان در برابر خواست خدا نجات مییابند.
- امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش ابوبصیر دربارۀ قائم(ع) فرمودند: «کذب الوقّاتون انّا اهل بیْتٍ لا نوقّت»؛ وقتگذاران دروغ میگویند، ما اهل بیت وقت تعیین نمیکنیم.
- اسحاق بن یعقوب از محمد بن عثمان عمری(د۳۰۵ ق) درخواست کرد نامهای را که مشتمل بر مسائل دشوار بود نزد امام ببرد، در پی آن توقیعى به خط صاحب الزّمان(عج) چنین صادر شد: «...فاعلم انّه لیس بین اللّه عزّ و جلّ و بین احدٍ قرابةٌ و من انکرنی فلیس منّی و سبیله سبیل ابن نوحٍ ع ... و امّا ظهور الفرج فانّه الى اللّه تعالىٰ ذکره و کذب الوقّاتون»؛ بدان که خداى عزیز با هیچ کس خویشاوند نیست و کسى که مرا انکار کند از من نیست و راه او مانند راه پسر نوح است ...[زمان] ظهور فرج به دست خداوند متعال است، بنابراین کسانی که برای زمان ظهور وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند.
۳. خداوند به سبب عجله بندگانش، شتاب نمیکند
- امام صادق(ع) فرمودند: «إنّما هلک النّاس من اسْتعْجالهمْ لهذا الْأمْر؛ إنّ اللّه لا یعْجل لعجلة الْعباد؛ إنّ لهذا الْأمْر غایةً ینْتهی إلیْها فلوْ قدْ بلغوها لمْ یسْتقْدموا ساعةً و لمْ یسْتأْخروا»؛ همانا مردم از شتابزدگى براى این امر به هلاکت رسیدند، خدا به خاطر شتاب مردم شتاب نمىکند، براى این امر موعد و غایتى است که فراخواهد رسید، زمانی که قرار است فرا برسد و مردم آن را دریابند، لحظهای جلو و عقب نمیافتد.
از این رو در ادعیه ائمۀ طاهرین(ع) آمده است:
- «اللّهمّ منّ علیّ بالتّوکّل علیک ... و الرّضا بقدرک و التّسلیم لامرک حتّى لا احبّ تعجیل ما اخّرت و لا تأخیر ما عجّلت یا ربّ العالمین؛ خدایا توکّل بر خودت ... خشنودی به آنچه تقدیر کردهای و تسلیم در برابر دستوراتت را به من ارزانی دار تا شتاب برای آنچه را به تأخیر انداختهای و تأخیر در آنچه که تعجیل آن را خواستهای دوست نداشته باشم، ای صاحب همه هستی.
- در دعایی مشهور به دعای معرفت که شیخ ابوجعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمری(د۳۰۵ ق)، دومین نایب از نوّاب اربعهٔ امام زمان(ع)، آن را به ابوعلی بن همّام املا کرد تا در دورۀ غیبت قائم(عج) آن را بخواند آمده است: «اللّهمّ عرّفْنى نفْسک، فانّک انْ لمْ تعرّفْنى نفْسک، لمْ اعْرفْ نبیّک... اللّهمّ فثبّتْنى على دینک، واسْتعْملْنى بطاعتک، ولیّنْ قلْبى لولىّ امْرک وعافنى ممّا امْتحنْت به خلْقک، وثبّتْنى على طاعة ولىّ امْرک الّذى سترْته عنْ خلْقک، وباذْنک غاب عنْ بریّتک، وامْرک ینْتظر، وانْت الْعالم غیْر الْمعلّم بالْوقْت الّذى فیه صلاح امْر ولیّک، فى الْأذْن له باظْهار امْره، وکشْف ستْره فصبّرْنى على ذلک حتّى لا احبّ تعجیل ما اخّرت و لا تأخیر ما عجّلت؛ ولا اکشف عمّا سترْته، ولا ابحث عمّا کتمته، ولا انازعک فى تدبیرک، ولا اقول لم وکیف، وما بال ولىّ الْامر لا یظهر، قد امتلات الْأرض من الجوْر...»؛
خدایا، خودت را به من معرفى کن که اگر خودت را به من معرفى نکنى پیامبرت را نشناسم... بار الها! مرا بر دین خود استوار بدار و به طاعت خود بدار و قلبم را براى ولى امرت نرم کن و مرا از آنچه خلق را بدان امتحان مىکنى سلامت بدار و مرا در اطاعت ولى امرت استوار کن، ولى امرى که او را از چشمان خلایق مستور ساختى و با اذن تو از مردمان غایب گردید و تنها امر تو را انتظار مىبرد و تو هنگامى را که صلاح امر ولیّت در آن است بىتعلّم مىدانى و به ظهور امر او فرمان مىدهى و او را هویدا مىسازى، پس مرا بر آن شکیبا ساز که تعجیل آنچه را که به تأخیر انداختى نخواهم و تأخیر آنچه را که معجّل ساختى نطلبم و از آنچه پوشیده داشتهای آشکار نکنم و از آنچه مکتوم کردهای تفحّص و جستوجو ننمایم و با تدبیرت به منازعه برنخیزم، و چون و چرا نکنم و نگویم چرا ولى امرت ظهور نمىکند در حالى که زمین از جور آکنده شده است.
- رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «انتظار فرج غیر از بیصبری و مدت معین کردن است که انسان یک زمانی را در نظر بگیرد که در فلان تاریخ مثلاً بایستی این حادثه تمام بشود یا این شدت به پایان برسد یا حضرت ظهور کنند که انسان بیصبری کند، پا به زمین بکوبد، انتظار فرج این نیست. انتظار فرج یعنی آمادهسازی خود و بیصبری کردن و عجله کردن جزو چیزهایی است که ممنوع است. در روایتی آمده است که «انّ الله لایعجل لعجلة العباد»؛ اگر شما عجله میکنی و شتابزدگی به خرج میدهی، معنایش این نیست که حالا خدا هم تابع عجل شما تصمیم بگیرد و عجله کند، نه، هر چیزی قراری دارد، وقت معین و حکمتی دارد و بر اساس آن حکمت انجام میگیرد».
۴. ظهور امام زمان(ع) بغتةً (یکباره و ناگهانی) خواهد بود
- «و للّه غیب السّماوات والأرض، وما أمر السّاعة الّا کلمح البصر اوْ هو اقرب؛ انّ اللّـه علىٰ کلّ شیءٍ قدیرٌ» (نحل،۷۷)؛ و نهان آسمانها و زمین از آن خداست، و کار ساعة جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر [از آن] نیست، زیرا خدا بر هر چیزى تواناست.
- امام باقر(ع) در پاسخ زرارة بن أعین که از آیۀ «هل ینظرون الّا السّاعة ان تأْتیهم بغتةً» [زخرف:۶۶] پرسش کرده بود فرمودند: «هی ساعة القائم تأْتیهم بغْتةً»؛ «الساعة» در قرآن همان زمان قائم است که بغتةً بر مردم رخ خواهد نمود.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به استادان و دانشآموختگان تخصصی مهدویّت فرمودند: «از کار عامیانه و جاهلانه بهشدت باید پرهیز کرد. از جمله چیزهایی که میتواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متّکی به سند و مدرک در مسئلۀ مربوط به امام زمان (عجّلاللّه تعالی فرجه الشّریف) است که همین زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم میکند. کارهای غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متکی به منابع و مدارک معتبر، صرف تخیلات و توهمات که اینجور کاری مردم را از حالت انتظار حقیقی دور میکند، زمینه را برای مدعیان دروغگو و دجال فراهم میکند که از این بایستی بهشدت پرهیز کرد. در طول تاریخ مدعیانی بودند، بعضی از مدعیان هم همین چیزی که حالا اشاره کردند، یک علامتی را بر خودشان یا بر یک کسی تطبیق کردند و همه اینها غلط است. بعضی از این چیزهایی که راجع به علائم ظهور هست، قطعی نیست، چیزهایی است که در روایات معتبر قابل استناد هم نیامده است، روایات ضعیف است، نمیشود به آنها استناد کرد و آن مواردی هم که قابل استناد هست، اینجور نیست که بشود راحت تطبیق کرد».
۵. در زمان ظهور، عقل همه انسانها کامل خواهد شد
- بنا به فرموده امام باقر(ع): «إذا قام قائمنا وضع اللّه یده علىٰ رءوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم»؛ هنگامى که قائم ما ظهور کند خداوند دست خود را روى سر مردم میگذارد و بدان وسیله عقول آنها جمع و افکارشان کامل میشود.
سید علی حسنی، استادیار و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در مقالهای با عنوان: «حکومت مهدوی برآیند کشتار وسیع یا فراهم شدن زمینهها و ظهور حقیقت بررسی تحلیلی روایات مدعی کشتار وسیع» آورده است: «در کتابهای ملاحم و فتن و مجامیع روایی، مجموعهای از روایات دربارۀ حوادث آخرالزمان وجود دارد که در ظاهر دلالت میکنند بر این که امام زمان مقاصد و اهداف خود را با شمشیر پیش میبرد و دست به کشتار گستردهای میزند که از اینگونه روایات برداشتهای متفاوتی شده است و عدهای به ظاهر این روایات تمسّک کرده و قائل به کشتار گسترده توسط امام شدهاند و عدهای دیگر این دیدگاه را نپذیرفته و دلالت این روایات را ناتمام میدانند. نتیجه بررسیهای علمی و بر اساس معیارهای اجتهادی نشان میدهد که اولاً اعتماد به این دسته از روایات از جهات سندی و صدوری دچار مشکل است و ثانیاً ظاهر این روایات از جهات مختلف با عقل و نقل در تعارض است، بنابراین بر فرض پذیرش این روایات نمیتوان به ظاهر آن پایبند بود».
۶. انتظار ظهور یکی از مصادیق انتظار فرج است
مقام معظم رهبری در تعریف انتظار فرج فرمودهاند: «مراد از انتظار فرج، هم فرج نهایی است که ظهور حضرت است، هم فرج بعدالشّدّة است، یعنی فرج بعد از حوادث دشوار و حوادث همهگیر، ... وقتی که انتظار فرج وجود دارد، انسان میداند که این حادثه بلاشک تمام خواهد شد... انتظار یعنی امید و یعنی اعتقاد به اینکه یک آینده قطعی وجود دارد ... انتظار، سازنده است، ... از قول پیغمبر(ص) نقل شده که فرمود: افضل اعمال امّتی انتظار الفرج؛ یعنی برترین اعمال امّت من این است که منتظر فرج باشند؛ [یعنی] امید. در یک روایتی از موسیبنجعفر (ع) [آمده]: افضل العبادة بعد المعرفة انتظار الفرج. معرفت یعنی توحید و معرفت حقایق الهی، [برترین اعمال] بعد از آن، انتظار فرج است. از امیرالمؤمنین(ع) [نقل شده]: انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله؛ انتظار فرج داشته باشید، از روح و رحمت و گشایش الهی مأیوس نشوید، پس در انتظار فرج امید و تحرک هست و اقدام وجود دارد که البته حالا در مورد انتظار فرج گفته شده و مسلم است که انتظار فرج، یعنی انتظار فرج حضرت ولی عصر و این یک مصداق از انتظار فرج است. اینکه پیغمبر(ص) میفرماید: افضل اعمال امّتی انتظار الفرج، ناظر به همۀ مشکلاتی است که برای زندگی انسان پیش میآید. مشکلات گوناگونی در زندگی پیش میآید که انسان در مواجهه با این مشکلات نباید مأیوس بشود؛ باید انتظار فرج داشته باشد و باید بداند که فرج خواهد آمد. خود انتظار فرج، یک نوع فرج است که این روایتی است از حضرت موسیبنجعفر: لست تعلم انّ انتظار الفرج من الفرج؛ خود انتظار فرج و انتظار گشایش، گشایشی است برای انسان که او را از آن حالت یأس، از حال درماندگی که به کارهای عجیب و غریبی وادار میکند، نجات میدهد. خب، اینکه پیغمبر و ائمّه این جور فرمودند، معنایش این است که امّت محمّدی، در هیچ حادثهای از حوادث زندگی دچار یأس و ناامیدی نمیشوند و همیشه در همه حال انتظار فرج دارند. انتظار، به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و چشم به در دوختن هم نیست، انتظار به معنای آماده شدن و اقدام کردن و به معنای این است که انسان احساس کند عاقبتی وجود دارد که میشود به آن دست یافت و برای رسیدن به آن عاقبت باید تلاش کند. ما که انتظار فرج و انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش و در راه ایجاد جامعه مهدوی هم خودسازی کنیم، به قدر توان و به قدر امکانمان نیز دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازهای که در وسع و قدرت ما است، به جامعه مهدوی نزدیک کنیم که جامعه مهدوی، جامعه قسط و معنویّت، جامعه معرفت و برادری و اخوّت و جامعه علم و عزّت است».
«معنای انتظار فرج به عنوان عبارة اخرای انتظار ظهور، ... یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است... انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن و خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصّلاة والسّلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا». بنابراین، میتوان گفت منظور از یکی دو فرازی که در آن به دعا برای تعجیل در فرج توصیه شده است، دعا برای توفیق انجام اعمالی است که در راستای اهداف قیام امام زمان(عج) است.
۷. مراقب باشیم در دام مدّعیان دروغین مهدویت قرار نگیریم
رهبر معظّم انقلاب میفرمایند: «البته مثل همه حقایقی که در برهههای مختلفی از زمان ملعبه دست سودجویان میشود، این حقیقت هم گاهی ملعبه دست سودجویان میشود. این کسانی که ادعاهای خلاف واقع میکنند - ادعای رؤیت، ادعای تشرف، حتی به صورت کاملاً خرافی، ادعای اقتدای به آن حضرت در نماز - که حقیقتاً ادعاهای شرمآوری است، اینها همان پیرایههای باطلی است که این حقیقت روشن را در چشم و دل انسانهای پاکنهاد ممکن است مشوب کند. همه آحاد مردم توجه داشته باشند این ادعاهای اتصال و ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن بزرگوار، هیچ کدام قابل تصدیق نیست. بزرگان و برجستگان ما، انسانهای باارزشی که یک لحظ عمر آنها ارزش دارد به روزها و ماهها و سالهای عمر امثال ما، چنین ادعاهایی نکردند. ممکن است یک انسان سعادتمندی، چشم و دلش این ظرفیت را پیدا کند که به نور آن جمال مبارک روشن شود، اما یک چنین کسانی اهل ادعا نیستند، اهل گفتن و دکّانداری نیز نیستند. این کسانی که دکّانداری میکنند به این وسیله، انسان میتواند به طور قطع و یقین بگوید اینها دروغگو و مفتری هستند و این عقیدۀ روشن و تابناک را باید از این آفت اعتقادی دور نگه داشت».