جرعهای از تفسیر تسنیم
صراط مستقیم؛ راه استقامت در برابر اعوجاج
صراط مستقیم، بزرگراهی است که ورود به آن، ورود به حوزه امنیت، سلامت و هدایت است و از اینرو در روایات بر قرآن و امام معصوم(ع) تطبیق شده است حرکت به دنبال قرآن و امام معصوم (ع) نیز گام نهادن در بزرگراهی است که یقیناً به مقصد منتهی میشود و صراط، همین بزرگراه است.

به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر در ادامه تفسیر سوره حمد، در مورد آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» با استناد بر تفسیر «تسنیم» آیتالله جوادی آملی به بیان نکاتی پرداخت که مشروح آن را میخوانیم:
با توجه به تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» باید دانست که واژه هدایت در لغت به معنای دلالت و ارشاد است و بر دو گونه است؛ یکی نشان دادن راه دستیابی به مقصد، که به آن «ارائه طریق» میگویند و دیگری رساندن راهیان به هدف که از آن به «ایصال به مطلوب» تعبیر میشود.
انسان موجودی پویا و سالک است، برای آنکه مقصد و غایت سلوکش لقای مهر ربالعالمین باشد، نیازمند مسلک و صراطی است که از آسیب اعوجاج مصون و از دستبرد اهریمن مأمون باشد و محتاج نور هدایتی است که راه را به وی نشان داده، او را قدم به قدم تا به مقصد نهایی راهنمایی کند. از این رو خدای متعال راه سلوک و وصول سالکان کویش را ترسیم کرده، همگان را به حرکت در آن برای وصول به اوصاف جمالی خود فرا خوانده است.
انسان سالک الیالله در این آیه کریمه، به تعلیم خدای متعال، هدایت به صراط مستقیم را مسئلت میکند و باید دانست که هدایت بر دو گونه تشریعی و تکوینی است.
از منظر صاحب تفسیر تسنیم، هدایت تشریعی عبارت است از ارائه قانون سعادت بخش، تعلیم معارف، تبلیغ احکام دین و امر به فضایل و نهی از رذایل از طریق وحی و رسالت که از آن به «ارائه طریق» یاد میشود؛ اما هدایت تکوینی آن است که پروردگار، نیروهای علمی انسان را از بینش خاص و نیروهای عملی او را از کشش و کوشش مخصوص برخوردار کند تا فهم یا مشاهده معارف الهی و پیمودن راه و نیل به هدف نهایی به وِفق مراد حاصل شود و به عبارتی دیگر «دستگیری قدم به قدم از عبد سالک و رساندن او به مقصد». از این رو به «ایصال به مطلوب» موسوم است.
از نگاه استاد جوادی آملی، مؤمنان و صالحانی که از نور هدایت تکوینی بهرهمند شدند، هم در دنیا نورانی هستند و هم در آخرت؛ قرآن کریم درباره دنیایشان میفرماید «وجعلنا له نوراً یمشی به فی النّاس» (انعام / آیه ۱۲۲). از نگاه قرآن کریم در میان همه راههایی که به خدا منتهی میشود، فقط یک راه مستقیم وجود داشته و دیگر راهها انحرافی است «وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» جز راهی که انسان را به خدای رحمان میرساند و نمازگزار در این آیه کریمه هدایت به آن را میطلبد، دیگر راهها همه گمراهی و ضلالت است.
از منظر نویسنده تفسیر تسنیم معنای «صراط مستقیم» همان «راه استقامت» و در برابر «راه اِعوجاج» است. راه مُعوَج آن است که همراه با تخلف و اختلاف است و صراط مستقیم راهی است که از این دو آسیب مصون باشد، راه مستقیم الهی یکی بیش نیست و هر چه بر خلاف آن باشد، «سبیل الغی» است؛ اما راههای انحرافی (سُبُل) فراوان است، این بزرگراه محفوظ که یکی بیش نیست از یک سو به خدای متعال مرتبط است و از سوی دیگر در فطرت یکایک انسانها قرار دارد و هر کس آن را طی کند به لقای مهر خدا میرسد.
صراط مستقیم، بزرگراهی است که ورود به آن، ورود به حوزه امنیت، سلامت و هدایت است و از اینرو در روایات بر قرآن و امام معصوم(ع) تطبیق شده است حرکت به دنبال قرآن و امام معصوم(ع) نیز گام نهادن در بزرگراهی است که یقیناً به مقصد منتهی میشود و صراط، همین بزرگراه است.
با نگاه به قرآن کریم و روایات معصومین(ع) فهمیده میشود که مصادیق صراط مستقیم در جهان عینی همان «دین»، «قرآن» و «پیشوایان معصوم» هستند و اینها از دسترس شیطان مصونند و براساس آیه کریمه «إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» باید اذعان کرد که صراط مستقیم مسیر عباد مخلص است.
از منظر علامه جوادی آملی در آیه کریمه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» هدایت همه انسانها از خدای سبحان مسئلت میشود، همانطور که در آیه «إیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعِینُ» نیز تنها سخن از عبادت و استعانت شخص متکلم نیست، سر مسئلت هدایت عمومی این است که جامعه امن و بیتزاحم تنها با هدایت همگانی و حرکت همه به یک سو، تأمین میشود؛ اما اگر هر گروه به سمتی حرکت کنند، یا گروهی به سمتی روانه باشند، ولی برخی دیگر از آن سمت بازگردند، چنین جامعهای گرفتار تزاحم و از امنیت مطلوب محروم است، واحد بودن مقصد و نبودن مزاحم، شرط سالم به مقصد رسیدن است.
«صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضَّآلِّینَ» واژۀ نِعْمة بر وزن فِعْلة، بر نوع خاصی از نعمت دلالت میکند و مصادیق آن فراوان و گوناگون است. «اِنعام» که به معنای ایصال نعمت به غیر است، تنها در مواردی بهکار میرود که دریافتکننده نعمت با شعور باشد؛ مغضوب: معنای واحد همه مشتقات ماده «غ ض ب»، «شدت در برابر شی ء دیگر» است.
در مورد کلمه ضالین باید گفت که ضلالت در برابر اهتدا و اِضلال در مقابل هدایت است. چون هدایت به معنای دلالت و ارشاد به مقصود است، اِضلال فقدان آن است. خدای متعال در این آیه کریمه انسانها را به سه دسته «منعمٌ علیهم»، «مغضوب علیهم» و «ضالّین» تقسیم میکند و تنها اعطای نعمت را به خود اسناد میدهد.
از منظر آیتالله جوادی آملی این آیه کریمه عامل و سبب پیمودن صراط مستقیم را انعام الهی معرفی میکند و بدین معناست که ما را به راه کسانی هدایت کن که چون به آنان نعمت دادی، توفیق پیمودن صراط مستقیم را یافتند. خدای سبحان به مغضوبان و گمراهان نیز نعمتهای فراوانی عطا کرده است، اما نعمتی که در این آیه کریمه مطرح است، نعمت خاصی است.
از نگاه آیتالله جوادی آملی، در آیات پایانی سوره حمد، هدایت به راه نعمتیافتگان درخواست میشود و قرآن کریم آنان را چنین معرفی میکند: «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» (نساء/ آیه ۶۹)؛ پس مراد از «الّذین أنعمت علیهم» این چهار گروهند که خدا به آنان نعمت «نبوت»، «صدق»، «شهادت» و «صَلاح» را عطا کرده است و راز حُسن رفاقتشان این است که آنان رهروانی آگاهند و در پیمودن راه موفق و هرگز هم سفران خود را تنها نگذاشته، از آنان غافل نمیشوند، بلکه دست همسفران خود را گرفته، از عقبههای دشوار و لغزشگاههای صعبالعبور به سلامت میگذرانند. پس همسفر آنان در این راه پرفراز و نشیب، نه از آنان آسیب میبیند و نه مورد غفلت آنها قرار میگیرد و نه از عقبههای دشوار راه هراس و وحشتی دارد.
صاحب تفسیر تسنیم بیان میکند که طلب هدایت به صراط مستقیم و نفی غضبشدگان و گمراهان به آن معنا نیست که در نظام هستی، سه راه وجود دارد؛ یکی مستقیم و دو راه دیگر انحرافی، بلکه تنها یک راه وجود دارد که هدایتشدگان آن را بهطور مستقیم طی میکنند و دیگران همان راه را کج میکنند: «أَلَّذینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً» پس انحراف راه مستقلی ندارد و صراط مستقیم یگانه راهی است که بهصورت پلی بر فراز دوزخ کشیده شده یا راهی است که از درون آتش جهنم میگذرد و انسانها وظیفه دارند آن را کج نکنند و مغضوبان و گمراهان نیز همان را کج کردهاند، نه اینکه راه کجی وجود داشته باشد و تبهکاران آن را در پیش گرفته باشند.
از جمله نکات قابل دقت در این آیات پایانی این است که طلب هدایت به صراط مستقیم که صراط نعمتیافتگان است، تنها برای همراهی با نیکان در بهشت نیست، بلکه مسئلت همراهی و همسفری با آنان در پیمودن راه نیز است، مهمترین عامل در صعود راهیان صراط مستقیم علم و عمل است و در این راه هیچ یک از این دو به تنهایی کافی نیست. از این آیات برمیآید که محور صراط مستقیم سیرت و سنت پیامبران و امامان معصوم(ع) است؛ زیرا هر کس مطیع آنان بود در صراط مستقیم است و آن که از اوامرشان سرپیچی کرد به گمراهی آشکار گرفتار شده است.
نظر دهید